گشتالت در معماری
این فایل به صورت پاورپوینت و شامل 46 اسلاید می باشد.
گوشه ای از مطلب:
مفهوم گشتالت، اولین بار در فلسفه و روان شناسی معاصر توسط کریستین وان اهرن فلس معرفی شد.
از نظر او“ همه ادراک های ما دارای کیفیات گشتالت اند، اما اجزای سازنده آنها فاقد این خصوصیات می باشند. برای مثال، فرد خطی را که از اجتماع تعدادی نقطه به وجود آمده است، می بیند و نه تک تک نقطه ها را. و مشابه آن این که، آدمی با گوش دادن به یک ملودی، نت های تشکیل دهنده آن را به صورت انتزاعی نمی شنود، بلکه کلیت ملودی را ادراک می کند. این اصل دلالت بر این دارد که چشم انسان مایل است کنتورهای (contour) موجود در یک ساختار بصری را تا جایی که جهت نقش مایه ها تغییر نیافته و مانعی ایجاد نشده است، دنبال کند. بر این اساس چشم ما طی یک فرآیند فطری به کنتورهای منفصل (جدا از هم) نامنظم، و به صورت ناگهانی تغییر کننده، استمرار می بخشد.
از این رو در یک ساختار بصری، عناصری که با هم و در یک راستا به جنبش در می آیند، به عنوان یک گروه واحد یا یک مجموعه دیده می شوند. در هنرهایی که از تصاویر یا علایم متحرک بهرهمی گیرند، این اصل کاربرد ویژه ای می یابد. گشتالت گرایان روابط بین میدان های نیروی مغز و تجارب شناختی را با قانون پرگنانس توصیف می کنند. این قانون هسته اصلی روان شناسی گشتالت را تشکیل می دهد. برای واژه آلمانی پرگنانس نیز مانند کلمه گشتالت در دیگر زبان ها معادل دقیقی وجود ندارد. در زبان پارسی بهترین معادل آن واژه ترکیبی ماهیت وجودی یا عصاره است.
اندام های حسی از گشتالت های موجود در محیط های ادراکی متاثر می شوند و به صورت محرک های گوناگون ( احساس های مجرد ساده) به مغز منتقل می شوند.مغز بر اساس قانون کمال پذیری ( پرگنانس ) به آن ها شکل می دهد و تجربه ما از دنیای خارج بر اثر تاثیر متقابل میدان های نیروی مغز و محرک های حسی که به آن وارد شده اند ایجاد می شود.